کااااااااااا فکااااااااااااااا

هیچکس آنقدر دارانیست که بدون همسایه سرکند

کااااااااااا فکااااااااااااااا

هیچکس آنقدر دارانیست که بدون همسایه سرکند

نامه ای برای بزرگترین عشق زندگی ام...................کارتاژ

بادرودی گرم به فرگاه شما....
امیدوارم خوب باشید و از گذران روزهای زندگی نهایت بهره وری را بنمایید.
منهم ........ای........خوبم........اگرچه خوبی معنی دیگری دارد.
فعلا نفسی می آیدو میرود و تا آنگاه که بیاید و دیگرنرود.......زندگی می کنم.
دیشب دوباره خوابت را دیدم.......تو در دشتی سرشار از گل و زیبائی بودی و من  درزندانی بوسعت یک اتاق نظاره گرشمابودم...
موهایت را نسیم پریشان کرده بود...لبخندی بوسعت یک عشق برلبانت جاری بود و بمن از دور اشاره می کردی که..........بیا
ولی من نمی توانستم چون در برویم قفل بود و از پنجره ای با میله های فلزی شما را نگاه می کردم.........!.........................افسوس
چند بار بسوی دررفتم ولی باز نمی شد و دو باره به پشت پنجره باز گشتم و به تماشای شما نشستم.........
دردست هایت یک قلب بود و می گفتی: بیا این هدیه من بتوست
ولی من مشتاق قادر برسیدن به تو نبودم...
نمی دانم شاید این قلب خود من بود در دستهای شما چون از آن خون جاری بود
دستم را از لای میله ها بیرون بردم و لی فاصله بین ما بسیار بود.
.....................
ازخواب بیدار شدم.........هراسیمه........در اتاق هیچ کس نبود جز عکس تو در قاب
چاره ای نیست مجبورم تنها با دیدن عکس تو دل خوش کنم
دوستت دارم بسیار....به امید دیدار..........نازنین مادرم.............ای همیشه نگران من.

نظرات 1 + ارسال نظر
سارا 1384/08/05 ساعت 12:06 ق.ظ http://afsos.blogsky.com

سلام وبلاگت قشنگه اگه خواستی به وبلاگ من هم سری بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد