کااااااااااا فکااااااااااااااا

هیچکس آنقدر دارانیست که بدون همسایه سرکند

کااااااااااا فکااااااااااااااا

هیچکس آنقدر دارانیست که بدون همسایه سرکند

هیسما وآهیسما............ کافکا

هیسما وآهیسما......

هیسما یا خشونت ... اصولا خشونت گرایی یکی ازصفات اکتسابی بشراست وارایش بطرف خشونت نشان ازعدم وجود فرهنگ گفتگوست حال دریک خاتواده و یا یک اجتماع فرقی نمی کند وهرگاه بین دوویا چند نفراختلاف نظر وجودداست وبرای رفع این اختلاف ویا برای فرمولی برای ازبین بردن میزان تفاوت عقیده محقق نگردید خشونت وخشونت گرایی بعنوان یک ابزار مورد استفاده قرارمی گیرد........برای جلوگیری ازعدم گرایش افراد به سوی خشونت گرایی می بایست از فرهنگ گفتگو استفاده کرد و با آسیب شناسی و آگاهی قبلی جلوی گرایش به خشونت راگرفت واین ممکن نیست مگردریک جامعه قانونمند ووصدالبته قوانینی پاک وبدون اأودگی به تئوریهای دینی... فرهنگ گفتگو دریک جامعه قانونمندازسطح کودکی درخانه ومدرسه به کودکان آموخته می شود........ آنها ازکودکی میاموزند که قانون چیست وچرا باید به قوانین احترام بگذارند واینکه حقشان بعنوان یک انسان درجامعه چیست و تا کجاست؟ بنابراین خشونت گرایی درجوامع غیرقانونمند و ازهمان نوزادی وکودکی بگونه ای مستقیم ویاغیرمستقیم به کودکان آموزش داده میشود!! اگرپدری درجلوی چشم کودکش همسرش را تنبیه بدنی کرد درحقیقت این کاررابه او آموخته است زیرا درآن دوران کودک آنچه رامی بیند بدون داشتن قدرت تجزیه و تحلیل بعنوان آموخته درذهن خود جای می دهد...... بنابراین خشونت وگرایش به سوی آن زائیده جوامعی است که نه تنها فرهنگ گفتگودرآن جاری نیست بلکه درچهارچوب قوانینی ضد انسانی حقوقی برای مرد بعنوان جنس برتردرنظر گرفته است مانند دستورات اسلام درمورد حقوق نیمه زن!!!!!!!! خوب درصورتیکه هیسما وجودنداشته باشد وجود آهیسما خودبخود منتفی است............................>>> کافکا