ای قوم به حج رفته................. کجائید؟.........کجائید
معشوق........ همین جاست...... بیایید بیایید
معشوق تو............ همسایه دیوار به دیوار
دربادیه سرگشته شما بهرچکارید!
آن خانه لطیف است سخن ها ش بگفتید
از صاحب آن خانه نشانی به من آرید........................ مولانا
دوست نازنینی که هرروزبه دیدنم می آیی.......... تو چه خوب وباوفایی
می دانم دلت برایم تنگ می شود
می دانم که دوستم داری
منهم تورا دوست میدارم......... باورکن
چون دریافته وخوب
می دانم که درپس آن خشم گذرا قلبی پاک وسرشا رازشورواحساس وترانه می تپد
پنهان نشوازدیده که.......خوب می شناسمت
چرا باورنمی کنی....... دوستت دارم
چرا دل نگرانی....... ؟
چراتشویش ودل شوره داری؟
گفتم که لب برسخنی نخواهم گشود
آنکس که ذهنت رامشوش کرد
آنکس که از من برایت دشمن!! خیالی ساخت
گاهی هم اشتباه کرده ومی کند
اوهم مانند تو ومن........ آدم است وگاهی پایش می لغزد
ولی........ انسا ن........ آنکه شگفت ترین موجودش خوانندش
فرقش بادیگر جانداران درپویایی ذهن وخلاقیت وهوش وآفرینشگری اوست
ازتو خواستم که ذهنیت خودرابشویی
ازبغض وکینه وفراموش کنی لحظات ناخرسند فرارفته را
بیا تا بااحترام به باورهای رنگارنگ خویش درکنارهم بنشینیم....... درهمسایگی هم
بخندیم.......... گریه کنیم........ فریاد بزنیم......و شکارچی واژه های خرسند باشیم
تو ومن هم جنسیم هردو رنگ واژه ها رامی شناسیم
راه هایمان متفاوت ولی اهدافمان یکی است
آموزشگری........... درس عشق ودوستی ورفاقت وهمدلی دادن
دست این وآن راگرفتن....... پای صحبت آزرده دلان نشستن
با آنها خندیدن وگریه کردن.......
ومن دوسال است دراین دنیای مجازی دراین راه می کوشم
تلاش می کنم از آشنایان دوست وارزدوستان رفیق صمیمی بسازم
منهم مانند تو ده ها دوست عاشق دارم............ باورنمی کنی؟
خوب پس بشکن مهرسکوت را ودردل مانده هایت رابرایم بنویس
خرسند می شوم.......... تو ظریفی مانند برگ گل
وهیج کس اگرچه بخواهد هم نمی تواند برگلبرگ خش بیاندازد
نازنین........... نگران نباش
هیچ گاه قصد آزارفکری وبهم پاشیدگی کسی رانکرده ام
ولی خوب......... گاهی واکنش لازم است
به شرطی که فراموش کنیم
وبگذریم......... ناگفته ها....... زیادند و وقت اندک
برای تو نازنین سرشاراز احسا س بهترین آرزوهارادارم
شکوفایی روز افزونت....... دل خواسته من است
هیچ نگران نباش.......... اگر اکنون یاداشت هایت را دراین دفتر کاری ناخواسته واحساسی ارزیابی می کنی واز نوشتن
آنها پشیمانی وچشم براه واکنش من........ چنین مباش...... بگو تا همه راپاک کنم
تا نگرانی ات برطرف شود........ وهرگز منتظر واژه وکلامی ناخرسند ازجانب من نباش
همه چیزفراموشم شد............ چراباورنمی کنی؟.........
بیا اینجا امن گاه وخلوت نشین ماست........ بیا وبنویس......... نقدم کن.......بامن بگو
هرچه دردل داری.......... نگاه ندار.......
دوستت دارم................ فراوان........... از آن دوست داشتن های واقعی نه مجازی
مانا تو........................ جا وید ایرااااااااااااااااااااااااا ن اهورااااااااااااااااااااااااااا یی
یادت باشد هزاران دوست کم است ویک ناآشنا.......... زیاد